پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نیما حسنینسب طی یادداشتی در حاشیه فیلم تازه اصغر فرهادی در روزنامه شهروند نوشت: از جناب کیانیان سوالی دارم؛ آیا شما جز فیلم اصغر فرهادی، هیچ فیلم و سریال دیگری از سینمای جهان را در این سالیان تماشا کردهاید؟ آیا از سازندگان آن آثار هم بابت تماشای فیلمشان بهصورت قاچاق عذرخواهی کردهاید؟ آیا نسخهای از سیدی آن فیلم و سریالها را هم خریدهاید؟
این ماجرای نسخه قاچاق فیلم فرهادی از آن موضوعهاست که درکش نمیکنم. چه تفاوتی بین او و دیگرانی هست که سالهاست داریم کارهایشان را از سر اجبار، ناچاری و عادت به همین شکل میبینیم؟ فقط چون او هموطن ماست باید برایش جای ویژه در نظر بگیریم و از تماشای کارش- که بنا به اعلام قطعی خودش امکان اکران یا عرضه نسخههای قانونی آن در ایران نیست- شرمنده و بدهکار و عذرخواه باشیم؟
فرهادی به گواه فیلمش الان یک سینماگر جهانی با مناسبات بازار و فضای بینالمللی است که راه ارتباط ما با آنها همین است و بس. پس دلیل این همه حرف و حدیث بر سر دانلود فیلمش چیست؟
رضا کیانیان در جوابم میگوید: «چون ایشان خواسته بودند نسخه قاچاق را تماشا نکنیم و در ضمن امکان دیدن این فیلم غیر از نسخه قاچاق وجود نداشت، هم دیدم و هم عذرخواهی کردم.»
آیا هر کسی با هر هدفِ واقعی یا فرامتنی درخواستی را مطرح کند، باید بپذیریم؟ مسأله اصلی و شروع این مجادله دقیقا به دلیل همین درخواست اصغر فرهادی است؛ درخواستی که فقط با حواشی و فرامتن میشود تحلیلش کرد و از چگونگی انتشار نسخه باکیفیت و زیرنویس دقیقش هم که بگذریم...
جسارتاً این متنِ شما تداوم و تأیید خواسته نابجای فیلمسازی است که دوست دارد همه چیر را با دقت مدیریت و نظارت و برنامهریزی کند، غافل از اینکه این روحیه در جهانِ فیلمسازی به کار میآید و از دلایل رشد و کیفیت آثار فرهادی شده، ولی در جهان واقعیِ متکثر و پیچیده و دیجیتالی کنونی میسر نیست و فقط سوءتفاهم و دردسر میسازد.
من هنوز نفهمیدهام چرا از فرهادی عذر خواستند و از بقیه فیلمسازان که کارشان را دانلود میکنند، نه؟ آنها هم همیشه تماشاگران را از تماشای نسخه قاچاق آثارشان منع کردهاند.
و پاسخ رضا کیانیان این بود: ما متاسفانه هنوز به AFTF و تجارت جهانی نپیوستهایم! و باز هم متاسفانه داستان کپی رایت در ایران معنی ندارد.
و تمام نویسندگان و فیلمسازان جهان این را میدانند. تا جایی که بسیاری از بنگاههای انتشاراتی جهانی و نویسندگان خارجی برای ترجمه و چاپ اثرشان در ایران پولی دریافت نمیکنند و بعضا اجازهنامه کتبی هم میدهند. پس ما راهی جز دیدن نسخه قاچاق نداریم و همه میدانند. اما اصغر فرهادی با دانستن این موضوعات باز هم خواسته اثرش را نبینیم و ما را در شرایطی قرار داده که در فیلمهایش ایجاد میکند؛ انتخاب!
من راه خودم را رفتم و از او هم به خاطر توصیهاش عذرخواهی کردم. انتخاب من این بود.