فرهیختگان: وزیر ارشاد از سنگاندازیها در ماجرای بازگشت برخی هنرمندان گلایه کرد.
وزیر ارشاد گفت: بسیاری از هنرمندان و چهرههایی که الان مورد احترام ما هستند، فیلمهایی داشتند که بعضا صحنههای غیرارزشی داشت و ناهنجاری هم در آن بود. بعد از انقلاب فضای بازگشت باز بود و خیلیها بهطور عادی فعالیت خود را ادامه دادند. هنرمندی رفته و خطایی هم کرده، باید تا ابد راه او برای بازگشت بسته باشد؟ از نظر من جز افرادی که دچار جرائم امنیتی شدند و آن هم جرائم خصوصی بقیه مشکلی ندارند. بنده خدایی میخواست برگردد که پرونده شخصی مفتوح داشت. ربطی به حوزه فعالیتش نداشت. در زندگی شخصی او مسالهای پیش آمده بود و باید آن را حلوفصل میکرد. مساله او ربطی به دولت و حاکمیت نداشت. در اولین نشست خبری آقای رئیسی در دولت، همین مطلب بیان شد. مگر از هنرمندانی که رفتند چند درصد مسائل سیاسی و امنیتی دارند؟ در همین زمان هنرمندی داشتیم که به خارج از کشور رفته و مکشوفه بازی کرده و اظهار پشیمانی کرده و برگشته است و الان هم در فیلمهای ما حضور دارد و بازی میکند. این هم مثل آن هنرمند است. چه اشکالی دارد؟
او افزود: من خودم روحانی هستم و آخرت خود را به این شکل فدای یک موضوع دنیوی نمیکنم. آقایی میگوید من اشتباه کردم. یکی از همین هنرمندانی که میخواست فعالیت کند، ما کمکش کردیم کار کند. یک مجموعهای تمام فیلمها و عکسهای مستهجن قبل از انقلاب او را برای مجامع مختلف ارسال کرده بود که فلانی چنین فردی را دارد میآورد. گفتیم این برای ۴۰ سال پیش است و الان میگوید من اشتباه کردم. خداوند متعال ستارالعیوب است. حدیثی از پیامبر اکرم (ص) هست که میفرمایند اگر باطن افراد برای همدیگر مشخص شود هیچ مردهای دفن نمیشود. این حدیث عجیبی است. طرف میگوید من اشتباه کردم، ۲۰-۱۰ سال پیش بود و این را قبول نمیکنند.
اسماعیلی تاکید کرد: برخی اعمال منافی عفت است و دادگاه میخواهد رسیدگی کند، اما اگر طرف قبل از دادگاه توبه کرده باشد دادگاه موظف است حتی اجرای حد را از او ساقط کند. طرف میگوید من توبه کردم. حالا طرف، یک گناه صغیره یا کبیرهای کرده و ۱۰ دفعه میگوید اشتباه کردم. جریمه کنید، دو سال بگویید ممنوع الکارید. هر چیزی یک ما به ازایی دارد. میگویند حق ندارد به ایران بیاید و حق ندارد فعالیت داشته باشید. شما دیدید آقای عباس قادری آمد و حاج آقا را دید. ۴۵ سال در کشور نشسته و نرفته است. آقای جواد یساری هم همینطور بود. مگر من اینها را رسانهای کردم؟ آقای یساری سال ۱۴۰۱ نزد من آمد و بعد در شبکه نمایش خانگی اجرا کرد. مگر من گفتم پیش من آمده و من مجوز کار ایشان را دادم؟
جواد یساری در مراسم تجلیل خود که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، گفت: من عاشق خوانندگیام؛ فقط میخواهم با کسب مجوز بخوانم. جرمم چیست؟ اگر اشتباه خواندم در گوشم بگویید این را نخوان! همچنین یکی از حاضران در تجلیل او، در تعبیر جالبی درباره جواد یساری گفت: «روشنفکران ما وقتی شکست عشقی میخوردند، جواد یساری گوش میکردند اما برای ما از فرانک سیناترا میگفتند!»