کالین کلارک در نشریه فارن پالیسی نوشت: روز سه شنبه در یک حمله هماهنگ در لبنان و بخشهایی از سوریه، صدها پیجر مورد استفاده اعضای گروه حزب الله لبنان به صورت همزمان منفجر شدند. در این اقدام بیش از دوازده نفر کشته و هزاران نفر دیگر زخمی شده اند. هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته، اما احتمالا عامل انجام این عملیات اسرائیل بوده است. جنگ چند جبههای اسرائیل نه تنها به حماس در غزه، بلکه به ایران و محور مقاومت (گروهی متشکل از نیروهای نیابتی تحت حمایت تهران از جمله حزب الله لبنان) گسترش پیدا کرده است.
به گزارش سرویس بینالملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: اما بسیاری میپرسند که چرا این حمله الان باید انجام بگیرد. آیا زمان انجام این حمله از اهمیت خاصی برخوردار است؟ به رغم هشدارهای ایالات متحده در مورد اینکه انجام یک عملیات گسترده میتواند منجر به یک جنگ تمام عیار منطقهای شود، اسرائیل گفته جلوگیری از حملات حزب الله یکی از اهداف جنگی این رژیم است. این حمله پیجری میتواند آغازی بر یک کارزار نظامی اسرائیل علیه حزب الله در لبنان باشد یا تنها میتواند یک عملیات سری جدید در چهارچوب جنگ سایه طولانی بین اسرائیل و نیروهای نیابتی ایران باشد. این احتمال نیز وجود دارد که اسرائیلیها به این دلیل این عملیات را انجام داده باشد که دیگر امکان اجتناب از افشای چنین نفوذی وجود نداشته است.
برای سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد این حمله یک گام بلند در راستای بازیابی اعتبار خدشه دار شده اش متعاقب حمله ۷ اکتبر حماس به شمار میرود. عملیات پیجر به تنهایی مانند بخشی از یک رمان جاسوسی میماند. فرضیههای مختلفی درمورد اینکه چگونه موساد توانسته حملهای با این گستردگی و اثر بخشی به انجام برساند مطرح است. هنوز نمیدانیم که آیا بمبها در مرحله تولید در پیجرها کار گذاشته شده اند یا در مرحلهای دیگر از فرآیند زنجیره عرضه پیجرها به دست عوامل اسرائیل رسیده اند.
حزب الله از روشهای قدیمی برقراری ارتباط نظیر پیجرها استفاده میکند، زیرا معتقد است این روشها برای متخصصان سایبری اسرائیل قابل دسترسی نیستند. بعد از عملیات ۷ اکتبر، پرسنل حزب الله از استفاده از تلفنهای شخصی اجتناب نموده اند و رهبر حزب الله، سید حسن نصرالله از مبارزان این گروه خواسته تا از شیوههای جایگزین برقراری ارتباط استفاده نمایند.
برخی حدس میزنند که بدافزار وارد شده به این دستگاهها ممکن است موجب داغ شدن باطری و در نهایت انفجار پیجرها شده باشد. اما این حمله سازماندهی شده بوده است. حمله مذکور با برنامه ریزی دقیق و توجه کامل به جزئیات انجام گرفته است. صرف نظر از تاثیر آنی حمله، توانمندیهای به نمایش گذاشته شده توسط موساد سبب نگرانی فزاینده حزب الله از این مسئله خواهد شد که موساد ممکن است در مرحله بعدی دقیقا از چه حربهای استفاده کند.
حزب الله احتمالا پس از این حمله اقدام به ارزیابی مجدد کل دستگاه امنیت داخلی خود خواهد کرد و تلاش خواهد کرد با شناسایی شکافهای موجود در امنیت عملیاتی اش، مهارتهای اعضایش را ارتقا ببخشد. همچنین ممکن است یک تصفیه داخلی به منظور شناسایی جاسوسان در درون حزب الله انجام گیرد.
یکی از دلایل این حمله پیجری، همانند ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران در اواخر جولای این بوده که موساد مصمم به ترمیم وجهه و اعتبار خویش است. قبل از حمله ۷ اکتبر، اطلاعات اسرائیل از اعتبار و آوازه بالایی برخوردار بود و شاهکارهای اطلاعاتی آن در فیلمهای جاسوسیای نظیر فیلم مونیخ اسپیلبرگ و سریال فائودا بازگو میشدند. کارزار ترور هدفمند اسرائیل تاکنون معاون رهبر سیاسی حماس، صالح العروری و فرمانده ارشد حزب الله، فواد شکر را در بیروت و اسماعیل هنیه را مدت کوتاهی پس از آن در تهران حذف کرده است.
عملیاتهای مخفی موساد علاوه بر تلاش جهت مدیریت و بازسازی وجهه این سازمان، به دنبال تاثیر عملی تری نیز هست. بخشی از حزب الله احتمالا [با مشکل مواجه شده] و در کوتاه مدت باعث ایجاد مشکلات ارتباطی در این گروه خواهد شد. به علاوه، حمله روز سه شنبه موجب مجروح شدن صدها نفر از مبارزان حزب الله شده که برخی از آنها بدون شک دچار قطع عضو خواهند شد و حداقل به صورت موقت قادر به فعالیت نخواهند بود.
حوثیها در یمن، گروههای شبه نظامی در عراق و سوریه و دیگر نیروهای نیابتی ایران اکنون شروع به اتخاذ اقدامات احتیاطی بیشتری خواهند کرد. این میتواند شیوهای را که این گروهها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند تغییر دهد که به نوبه خود میتواند تاثیر مستقیمی بر هماهنگی میان آنها و تضعیف توانایی آنها برای انجام حملات بعدی شود.
هرچند بازیگران مختلف حاضر در درگیریهای منطقه ادعا میکنند که میخواهند از بروز یک جنگ تمام عیار اجتناب ورزند، اما همچنان ممکن است چنین جنگی همچون رویارویی جولای ۲۰۰۶ اسرائیل و حزب الله رخ بدهد. میتوان استدلال که آن جنگ یک شکست استراتژیک برای اسرائیل بود، زیرا حزب الله از زمان پایان آن جنگ به مراتب قدرتمندتر شده است.
هجده سال پس از جنگ ۳۴ روزه، حزب الله اکنون یک سازمان به کلی متفاوت است و از تسلیحات پیشرفته تر، نیروی رزمی بیشتر و مشروعیت بالاتری نه تنها در لبنان بلکه در بخشهای مختلف جهان عرب برخوردار است. همانطور که ست جونز و دانیل بایمن اخیرا به درستی گفته اند، جنگ با حزب الله بزرگترین چالش اسرائیل در دهههای اخیر خواهد بود. با این حال، شرایط دارد دقیقا به همان سمت پیش میرود.
حزب الله خود را ملزم خواهد دانست که به حمله پیجری پاسخ بدهد. حتی اگر حزب الله بگوید که نمیخواهد وارد جنگ شود، اما در حالی که اقدامات متقابل طرفین ادامه دارد و هر کدام به دنبال استقرار نیروهای خود به شکلی هستند که بتوانند از مزیت اقدام نخست برخوردار باشند، هرگونه ارسال پیام اشتباه میتواند هر دو طرف را به سمت درگیری سوق دهد.
اسرائیلیها خوب میدانند که حزب الله حماس نیست. حزب الله از یک ارتش متعارف برخوردار است و زرادخانه آن تا ۱۵۰ هزار راکت و مهمات نقطه زن در اختیار دارد. بدون تردید حزب الله در میان کامل ترین، آموزش دیدهترین و پرمنابعترین بازیگران غیردولتی در سیاست جهانی قرار دارد. مبارزان این گروه در جبهههای مختلف از جمله سوریه کار آزموده شده اند و در کنار سپاه پاسداران نحوه کار با تسلیحات جدید و پیشرفته را آموزش دیده اند.
حمله پیجری احتمالا تبعات جدیای برای لبنان، منازعه بین اسرائیل و نیروهای نیابتی ایران و کل منطقه خاورمیانه به دنبال خواهد داشت. حدود سه هفته مانده به سالگرد حمله ۷ اکتبر، منطقه همچنان بر لبه تیغ قرار دارد. در حالی که تلاشهای دیپلماتیک نتوانسته به نتیجه چندانی دست یابد، عناصر تندرو در همه طرفها ممکن است منافع خود را در افزایش تنش ببینند.