سرویس تاریخ «انتخاب»: زن در اتحاد جماهیر شوروی پیش از هر کشور دیگر دنیا ترقی کرده است. زن در کشور شوروی سدی را که از لحاظ اجتماعی میان او و مرد بوده است درهم شکسته و اگر از خصایص جسمی چشم بپوشیم میتوان گفت اصلا تفاوتی میان زن و مرد شوروی شوروی نیست. زنان شوروی به موجب قانون اساسی کشور از کلیهی حقوق و مزایای مردها بهرهمندند. حکومت شوروی وسایل کامل برای ترقی و پیشرفت را در اختیار زنان کشور گذاشته و در این راه از بذل هرگونه مساعدتی کوتاهی نکرده است.
حقوق زن در کشور شوروی به موجب مادهی ۱۲۲ قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی تعیین و تصریح شده است. [طبق] مادهی ۱۲۲ زنان در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در کلیهی رشتههای حیات و امور اقتصادی، دولتی، مدنی اجتماعی و سیاسی از لحاظ حقوق با مردان یکسان و برابر هستند.
زنان روسیه پیش از روی کار آمدن حکومت شوروی هم تا حدی روشنفکر بودند و به جریان سیاست آشنایی داشتند. در سال ۱۹۰۵ عدهی زیادی از زنان روسی در اعتصاب سیاسی توده شرکت نموده و دوشبهدوش مردها در سنگر جنگیدند. در انقلاب فوریهي ۱۹۱۷ عدهی زیادی زن در خطوط مقدم جبهه دیده میشدند. در ماه اکتبر که کارگران و دهقانان قیام کردند در میان آنها نیز زنانی بودند که در معرکهها شرکت نمودند و از دژهای انقلابیون پاسداری کرده و تشکیل دستههای امدادی دادند و به اکتشاف و تهیهی اسلحه پرداختند. در بین سالهای ۱۹۱۸ و ۲۰ یعنی زمانی که جمهوری جوان شوروی ناچار بود به مقابله با مهاجمین خارجی و عناصر ضدانقلابی داخل بپردازد همکاری زنان واقعا قیمتی بود. در آن اوقات وضع اقتصادی کشور شدیدا فلج بود؛ ویرانی و قحطی و سرما بر همهجا حکمفرمایی داشت. زنان جای کارگرانی را که در جبهههای مختلف جنگ در کار پیکار بودند گرفتند و همین کوشش آنها بود که پیروزی ارتش سرخ را قطعی کرد. دفاع پطروگراد (لنینگراد امروزی) در اکتبر ۱۹۱۹ نمونهي بارزی از شرکت تودههای زنان در مبارزات مسلحانه است. زنان کارگر در مقابل دشمنی که به دروازههای شهر رسیده بود مقاومت نمودند. حکومت شوروی که به اهمیت مساعدت زنان متوجه بود آموزشگاههایی برای تربیت زنان تاسیس کرد. زنان داوطلب پس از طی دورهی کوتاه خدمت سربازی به طرف جبههی جنگ میرفتند یا در کارهای امدادی نظامی شرکت مینمودند.
امروز هم کسی که وارد مسکو میشود زنانی را میبیند که در کارهای پاسبانی، رانندگی وسائط نقلیه، خدمات اجتماعی، هوانوردی شرکت دارند. دختران جوانی را میبیند که لباس سربازی به تن دارند یا پاگن افسری بر شانهی ایشان نصب شده است.
در شهر مسکو بیشتر اتوبوسها و ترامواها و وسایط نقلیه به وسیلهی زنان اداره میشود. پاسبانی خیابانها به عهدهی جنس لطیف است. با این تفاوت که زنان شوروی نمیخواهند جنس لطیف باشند. زن شوروی خصایص زنانه، ضعف زنانه و عقبماندگی زنانه را باخته و در همه چیز شریک مرد و همپایهي جنس خشن شده است.
از موقعی که برابری سیاسی با مردها به زنان شوروی داد شد در کلیهی شعب حیاتی شرکت نموده و هدفی را که لنین برای زن تعیین کرده بود در نظر گرفت. لنین میگفت: «هر زنی حتی زنان خدمتکار و آشپز باید از طرز ادارهی امور مملکتی اطلاع و معلومات کافی داشته باشند.»
دولت شوروی با کلیهي وسایلی که در اختیار داشت سعی میکرد زنان کشور را به دخالت در امور اجتماعی و شرکت در سیاست تشویق نماید. زنان با شرکت در فعالیت شوراهای محلی واجد این حق شدند که حتی در سازمانهای مرکزی ادارات نیز شرکت کنند.
تا دورهی سابق ۲۲۷ نفر زن به عضویت شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شده بودند. در انتخابات اخیر هم (در ماه گذشته) عدهی زیادی زن به عضویت شورای عالی انتخاب گردیدند. در رژیم شوروی خانواده فقط بر اساس عشق متقابل دو همسر استوار میگردد و طبیعی است در چنین وضعی حسن تفاهم عمیق و مساوات کامل میان زن و مرد وجود خواهد داشت. هر وقت این حسن تفاهم به علتی مختل شود دو همسر از هم جدا میشوند ولی نه به این آسانی. [...]
در مسکو بیشتر مهمانخانهها به وسیلهی زنان اداره میشود. فروشنده و منشی و کارمند دفتری و مالی مغازههای بزرگ شهر مسکو غالبا زنها هستند. در هتل ناسیونال که منزل ما بود عدهی زیادی زن و دختر کار میکردند به طوری که اکثریت کارمندان این مهمانخانه از گارسون و پیشخدمت گرفته تا دفتردار و متصدی هر طبقه از مهمانخانه همگی زن بودند؛ ولی در کاخی که منزل آقای نخستوزیر بود همهی کارکنان مرد بودند و حتی یک نفر زن هم در آنجا دیده نمیشد.
ما پس از عبور از مقابل موزهي لنین وارد میدان سرخ شدیم. از اینجا برجهای مرتفع و دیوارهای بلند کاخ کرملین دیده میشد. این همان برجهایی است که ارتش هیتلری هنگامی که به حومهی مسکو رسید با دوربین آنها را میدید و به آرزوی رسیدن به کاخ کرملین جانفشانی میکرد و سرانجام هم آرزوها و آمال مهاجمین هیتلری در زیر دیوارهای اطراف همین شهر مدفون و با جسد بیجان سربازان آلمانی همآغوش گردید.
اکنون بر روی آن برجهای سر به آسمان کشیده ستارههایی به قطر پنج متر نصب شده که در تلألو اشعهی خورشید میدرخشد و شبها از پرتوی چراغهای پرنور قرمزرنگی که در داخل ستارهها نصب شده روشن میشود.
ما در نظر داشتیم به گردش خود ادامه دهیم ولی در این ضمن یکی از اعضای میسیون که در هتل مانده بود به ما ملحق شد و اطلاع داد که ساعت یازده باید حاضر باشیم تا به اتفاق آقای نخستوزیر به آرامگاه لنین برای نثار دستهگل برویم.
منبع: اطلاعات: شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۲۴ و همان، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۲۴، ص ۳.